سلاااااااااااام آهای روزه دارای خدا
بدو جووون عقب نمونیاااا
آ باریک الله ...
سحرگاهان به قصد روزه داری *** شدم بیدار از خواب و خماری
برایم سفره ای الوان گشودند *** به آن هر لحظه چیزی را فزودند
برنج و مرغ و سوپ وآش رشته *** سُس و استیک با نان برشته
خلاصه لقمه ای از هرچه دیدم *** کمی از این کمی از آن چشیدم
پس از آن ماست را کردم سرازیر *** درون معده ام با اندکی سیر
وختم حمله ام با یک دو آروغ *** بشد اعلام بعداز خوردن دوغ
سپس یک چای دبش قند پهلو *** به من دادند با یک دانه لیمو
خلاصه روزه را آغاز کردم *** برای اهل خانه ناز کردم
برای اینکه یابم صبر و طاقت *** نمودم صبح تا شب استراحت
دوپرس ِ کلّه پاچه با دو کوکا *** کمی یخدر بهشت یک خورده حلوا
به افطاری برایم شد فراهم *** زدم تو رگ کمی از زولبیا هم
وسی روزی به این منوال طی شد *** نفهمیدم که کی آمد و کی شد
به زحمت صبح خود را شام کردم *** به خود سازی ولی اقدام کردم
به شعبان من به وزن شصت بودم *** به ماه روزه ده کیلو فزودم
اگرچه رد شدم در این عبادت ***به خود سازی ولیکن کردم عادت
خدایا ای خدای مهر و ناهید *** بده توش و توانی را به« جاوید»
که گیرد سالیان سال روزه *** اگرچه او شود از دم رفوزه
_____________
تو این شب های عزیز مارو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید
"ممنون"